تحول یعنی یک کار عمیقی باید انجام بگیرد تحول صرفا عوض کردن ظواهر کار نیست، سند تحول نشان دهنده این است که ما به تحول آن طور که متخصصین این کار می گویند، نیاز داریم.
این سند علی الظاهر می تواند آموزش و پرورش را ، کفالت کند و کفایت کند و باید آن را دنبال کنید
ابلاغ کافی نیست بلکه ابلاغ قدم اول است، بدنه آموزش و پرورش باید این سند را بخواند،بشناسد،بنوشد، بفهمد که بنا است در آموزش و پرورش چه کاری انجام بگیرد.
سند، سند بسیار خوبی است، اما این دنبال گیری میخواهد، کار میخواهد.
وسیله این تحول، در درجه اول عبارت است از <سند تحول> این سند تحول آماده است.
برای تحول آموزش و پرورش روحیه انقلابی لازم است.
به نظر من تلاش برای تحقق آن جزو واجب ترین کارها است.سند>
روحیه انقلابی یعنی ترس نداشته باشید، ملاحظه کاری نداشته باشید، وقتی تشخیص دادید، اقدام کنید، عمل کنید، پیش بروید، به توقف راضی نشوید و کارها را تزیینی انجام ندهید.
گاهی انسان یک کاری انجام میدهد، حالت تزیینی و تشریفاتی دارد، این ها سم است.
اما اگر کار را جدی انجام بدهد، این ها تحول را عملی میکند، تحول را ممکن میکند، تحول تحقق پیدا میکند.
از نظر کارشناسان زبده و برجسته آموزش و پرورش، سند خوبی است.
سند متینی است، آنهایی که اهل این کارند، خبره این کارند، این سند را تایید میکنند، میگویند سند تحول بنیادین حاصل ساعت ها کار است، با زمان های طولانی و با تلاش فراهم شده است، همه کمک کرده اند که این سند بحمدالله فراهم شد و ابلاغ شد، این را کار شناس ها و خبره های آموزش و پرورش تایید می کنند و می گویند سند بسیار متقن و مهمی است. پس این سند باید اعمال شود.
باید همین را با دقت و با نگاه انتقادی اجرا کنند، نگاه کنند و ببینند کجاهایش اشکال دارد.
بلاخره در هر نوشته غیر الهی و هر کار بشری یک اشکال هست،بگردیم آن اشکال را پیدا کنیم.
اشکالات را شناساسی کنیم، عیوب را شناسایی کنیم،یک نظام پاکیزه و منظم خوبی طراحی کنیم
منتظر نتایج زود بازده نباید بود، این ها چیزهایی نیست که ظرف یک سال و دو سال و پنج سال نتایجش ظاهر شود؛ این ها چیزهایی است که صبر و حوصله لازم دارد، کار لازم دارد، کار مستمر لازم دارد.
انسجام این سند حفظ بشود.گفته شده است تعدادی از مواد این سند اجرایی شده است؛خوب است،لکن همه ی مواد این سند باید اجرایی بشود؛ این یک مجموعه منسجم است. این که ما برخی از مواد را، فرض کنید چهل ماده یا در این حدود را اجرایی کنیم، بقیه را مغفول بگذاریم، این به نتیجه نخواهد رسید. انسجام این مجموعه بایستی حفظ بشود. وقتی همه مواد این مجموعه مورد عمل قرار گرفت، آن وقت کار پیش خواهد رفت، سرعت پیدا خواهد کرد،درست انجام خواهد گرفت.
بدنه آموزش و پرورش کشور با این سند آشنا بشود؛ مطالبات این سند را بدانند که چیست. معلمی که در فلان مقطع دبستان و یا دبیرستان تدریس میکند، بداند که این تحول بنیادین از شخص او چه خواسته است. مدیر و رئیس دبستان و یا دبیرستان بداند که وظیفه ی او و تکلیف او در قبال دانش آموز بر اساس این سند چیست. مطالبات این سند باید مشخص شود؛ بایستی برنامه ریزی کرد برای این که مطالبات سند را در سطح وسیع و گسترده آموزش و پرورش تفهیم و بحث کنیم.
دستگاه های تبلیغاتی و رسانه ملی باید به کمک بیایند.حتی گاهی پیشنهاد می شود که یک شبکه صدا و سیما مخصوص این کار باشد که بتواند این موضوع را تبیین کند و تفهیم کند.این البته بستگی دارد به این که مسئولین آموزش و پرورش بنشینند با مسئولین صدا و سیما و آنها هم همراهی کنند.
خوشبختانه شرایط آماده است؛ من به سطح کشور که نگاه میکنم؛ به نظر می رسد امروز شرایط شما مسئولان محترم آموزش و پرورش برای کیفی کردن آموزش و پرورش، برای تحول اساسی و بنیادین در این دستگاه مهم و حساس آماده تر است. یک روزی بود که ما از لحاظ فضاهای آموزشی دچار عسرت جدی بودیم؛ مدارس دو نوبته و سه نوبته در سطح کشور کم نبود؛ امروز خوشبختانه آن وضعیت وجود ندارد. در اغلب جاهای کشور، مدارس وضع خوبی دارند؛ افرادی هم علاقه مندند، می آیند و وارد می شوند که بایستی این جریان [حفظ شود] بنابراین شرایط برای این که ما بتوانیم این تحول را انجام بدهیم آماده است.
امروز روزی است که ما بتوانیم ان شاءالله آموزش و پرورش را از لحاظ کیفی، محتوایی و بنیانی به یک نقطه اساسی برسانیم و همینطور که عرض کردم محور این تحول معلمین هستند؛ آن کسی که در وسط میدان استاده است، معلمین عزیز هستند. من به همه معلمین سراسر کشور، به این وسیله و در این موقعیت سلام عرض میکنم و امیدوارم خداوند همه معلمین عزیز را در کنف حمایت خودش حفظ کند.
من به مسئولین آموزش و پرورش عرض میکنم، مراقب باشید برنامه های دم دستی و تغییر و تبدیل های سطحی و روزمره جای تحول های بنیادین را نگیرد؛ مارا راضی نکند، خوش حال نکند که داریم تغییر می دهیم. تغییرات سطحی مهم نیست؛ اساس، همان مواد تحول بنیادین است که به تدریج این بنا نوسازی شود
به تعویق افتادن این امور خسارت بزرگی متوجه انقلاب اسلامی خواهد کرد، لذا باید این امور جدی تر گرفته شده و با یک بازنگری و برنامه ریزی جدید طی مدت زمان معقول و ممکن به سرانجام خود برسد.
مسئله سند تحول یک چیز دفعی الوجود نبود؛ این از اوایل انقلاب، جزو آرزوها بود. چون نظام آموزش و پرورش در کشور ما، با همان شکل، با همان محتوا، تقریبا با همان ترتیب تقلید از نظام های آموزشی و پرورش غربی بود، لذا لازم بود در فضای آموزش و پرورش چه از لحاظ قالب، چه از لحاظ محتوا یک تحول اساسی به وجود آید.
توصیه من به مسئولین و مدیران محترم این است فراتر از اظهارات رسمی، سند تحول را در عمل جدی بگیریم و اگر بخواهیم این سند تحقق پیدا کند، نقشه راه و برنامه عملیاتی لازم است. اگر تفکرات ما و کلیاتی که مورد نظر مسئولان و دلسوزان است به شکل یک برنامه عملیاتی در نیاید در عالم ذهنیات خواهد ماند و خواهد پوسید.
لازم است دولت و مجلس، برای پشتیبانی مالی آموزش و پرورش، برای پیشرفت در این کار، به طور جدی تامل کنند، تدبیر کنند. آموزش و پرورش را نمیشود به حال خود رها کرد و پشتیبانی لازم از آن به عمل نیاورد، بعد هم توقع داشت که پیش برود.
استعداد بشری در جامعه ایرانی، یک استعداد انبوه و سرشار است؛این استعداد باید امکان بروز پیدا کند، جهت صحیح پیدا کند. سند تحول ناظر به یک چنین چیزی است، مسئله ی کتاب های درسی هم بسیار مهم است. باید بطور مداوم و به تناسب نیاز ها، مضمون و محتوای این کتاب ها ترقی و پیشرفت داشته باشد در آموزش و پرورش و دستگاه های هشیار، مراقبی وجود داشته باشد که پیشرفت های مبتنی بر سند تحول را تعقیب کند.
تحول معنای خودش را دارد، تحول یعنی در بعضی از موارد، زیر و رو شدن، علتش هم واضح است: چون نظام کنونی آموزش و پرورش، یک نظام وارداتی است؛ حالا وارداتی که به یک معنا بومیسازی هم شده، اما شاکله وارداتی است. نه این که بخواهیم هر چه وارداتی است رد کنیم نه، چون ما خیلی چیزها را وارد میکنیم، از آن ها هم استفاده میکنیم، خوب هم هست؛ اما آن چه نا مطلوب است؛ تبعیت است. ولی گرفتن پسندیدن و به کار بستن، چیز خوبی است؛ هیچ اشکالی ندارد.
این یک نکته اساسی است، باید یک نقشه راه وجود داشته باشد.اینجور نباشد امروز یک مسئولی، یک وزیری، یک مدیری در بخشی تصمیمی بگیرد، بعد فردا یکی بیاید طبق سلیقه، آن را عوض کند. این، هدر دادن وقت و نیروی کشور خواهد بود.باید یک برنامه ریزی مستحکم و دقیق برای تحول بنیادین صورت بگیرید؛ یک نقشه راهی در اختیار باشد و آن را همه قبول و تایید کنند، همه تصدیق کنند و تضمین شده باشد که آموزش و پرورش تا آخر راه، تا آخر خط، طبق این این برنامه خواهد رفت.
دلیل ساده اش این است که نظام کنونی آموزش و پرورش ما توانائی لازم را برای تربیت نسل های گوناگون نشان نداده است.و علت هم در درجه اول این است که این نظام و این تشکیلات، وارداتی است؛ برخاسته از نیازهای درونی ما نیست. این، یکی از مشکلات بزرگ ماست.
یک وقت تجربه ها و گذران تاریخی زندگی یک ملت، او را به این نتیجه می رساند که باید اینجوری تعلیم کند، اینجوری تربیت بدهد، اینجوری خانه بسازد...این خوب است و انسان باید همیشه از تجارب دیگران نیز استفاده کند، بدمان نمی آید و ننگمان نمی کند از دیگران یاد بگیریم. آنچه بد است، این است که الگو های ملت ها و فرهنگ های دیگر را به طور دربست در بین ملت و کشور خودمان پیاده کنیم و اقتضائات و شرایط و زمینه را اصلا در نظر نگیریم.
تحول آموزش و پرورش ناظر بر این است که نقشه جامع تحول در درست مان باشد و بر اساس این نقشه جامع، اجزای گوناگون را به وجود آوریم.مثلا شما در ذهنتان طرح یک ساختمان کامل جامع زیبای مستحکم را در یک زمین بزرگ و در جای مناسب می ریزید و می دانید چه کار می خواهید بکنید. ممکن است آدمی که نگاه میکند، نفهمد چه چیزی در خواهد آمد؛ اما شما که نقشه در ذهنتان هست، میدانید چکار دارید میکنید. هر جزئی تامین کننده بخشی از آن نقشه جامع است، اگر در تحول، نگاه کلان وجود نداشته باشد، کارها ممکن است متناقض از آب در بیاید؛ تکراری و زائد باشد، پس نگاه کلان و نقشه جامع، شرط اول است.
برای کیفیت بخشیدن به الگوی خودمان باید از تجربه های دنیا حتما استفاده کنیم و تحول باید بر اساس ایجاد یک الگوی مستقل ایرانی و برخاسته از معنویات و نیاز کشور؛ یعنی در واقع برخاسته از اسلام ناب و مورد اعتقاد باشد و تحول باید ناظر به این مساله باشد.
قرآن حیات طیبه را به ما وعده داده است، یعنی زندگی که در آن هم آخرت انسان تامین است و هم دنیای او، هم زندگی فردی در آن تامین است و هم زندگی جمعی آرامش و سکینه و اطمینان در آن هست، آسایش جسمانی در آن وجود دارد؛ فواید اجتماعی - سعادت اجتماعی - عزت اجتماعی - استقلال و آزادی عمومی هم در آن تامین است. این هدف ماست که حیاط طیبه را برای خودمان فراهم کنیم و این راه ماست.
سال هاست که ما یک مسائلی را در کتابها میگنجانیم؛ بعضی ها خارج میکنند، بعضی ها داخل میکنند، ببینیم چه لازم است از معارف الهی، معارف اسلامی، معارف مدنی، معارف تمدن ساز؛ معارفی که یک ملت را سربلند میکند، پیشرو میکند، پیشتاز می کند؛ که اگر در کتاب های ما وجود ندارد، آن هارا بگنجانیم؛ چه چیزهایی نقطه مقابل است، تخدیر کننده است،گمراه کننده است، آنها را حذف کنیم؛ چه چیزهایی به تناسب نسل ها یا جنسیت ها لازم است، آنها را بگنجانیم. فرض بفرمائید در کتابهای درسی دختران ممکن است چیزهائی لازم باشد در زمینه خانه داری، تربیت فرزند و امثال اینها؛ و در کتاب های پسران ممکن است چیزهای دیگری لازم باشد در مواجهه با مسائل کار، زندگی و امثال این ها؛ این ها مراقبت لازم و دیده بانی دائم احتیاج دارد و دستگاه های هوشیار مراقبت در کل آموزش و پرورش باید وجود داشته باشد که هم پیشرفت های مبتنی بر سند را تعقیب کندببیند کجا لنگی هست، کجا اشکال وجود دارد، کجا تجربه ناموفقی هست، بلافاصله اصلاح شود.
اگر ما در مدیریت آموزش و پرورش به مسئله عدالت توجه کنیم، نتیجه این خواهد شدکه در آینده کشور، عدالت نسبی بین قشرها و مناطق کشور برقرار خواهد شد. اگر ما امروز در آموزش و پرورش نگاه عدالت محور نداشته باشیم، نتیجه این خواهد شد که اختلاف طبقاتی در آینده کشور روز به روز بیشتر خواهد شد. تاثیر آموزش و پرورش را ببینید! نگاه غیر عدالت محور، این است ما در کشور مدارس پیشرفته ی مجهز به بهترین تجهیزات در یک جاهایی، و در مدارس کپری و شبیه کپری در یک مناطق دیگر داشته باشیم.
به نظرم پاسخ به این سه تا سوال، یک عمر کار است. اولا این که کارها چیست؛ ثانیا با چه هدفی قرار است انجام بگیرد؛ ثالثاٌ چگونه باید این کار را انجام داد. ما همه این هارا در زیر کلمه تحول قرار میدهیم و میگوییم تحول، اصل اینکه شما به فکر تحول افتاده اید و میخواهید یک دگرگونی سازی عمیق در کار آموزش وپرورش کشور انجام بدهید، حقیقتاٌ جای تشکر دارد؛ همتی به خرج دادید ، جرأتی به خرج دادید، اسم تحول آوردید؛ چون گاهی نظام ها آنچنان به نظر ماندگار و به هم جوشیده و غیر قابل تغییر به نظر می رسد که انسان جرأت نمیکند به آن ها به قصد تغییر و تبدیل نزدیک شود. خوب، شما جرأت کردید، گفتید میخواهید در نظام آموزشی کشور تحول ایجاد کنید، خود این خیلی مهم است.
اول این را مشخص کنیم، برای ساختن یک موجودی، مرد، زن، جوان با برجستگی های اخلاقی، فکری و نیز تدین چه کار های مهم و اساسی و در خلال چه برنامه آموزشی باید ترسیم شود، تا این موجود پرورش پیدا کند. آن وقت آدم های کارآمد بنشینند آن نظام را تعریف و تدوین کنند و با شجاعت لازم وارد میدان شوند و تشکیلات آموزش و پرورش را طبق آن نظام تعریف کنند و تحقق ببخشند. این میشود تحول حقیقی و بنیانی ما میخواهیم آن کسی که از آموزش و پرورش خارج میشود بعد از سیزده سال انسانی باشد با برجستگی های اخلاقی، برجستگی های فکری و مغزی و با تدین؛ چنین انسانی میخواهیم. از نظر اخلاقی؛ انسانی شجاع، خوشخو، خیر خواه، خوش بین، امیدوار، بلند همت، مثبت در قضاوت ها و سایر خصوصیات اخلاقی باشد.از لحاظ خصوصیات فکری خلاق، پرسشگر، اهل فکر، اهل نو آوری، مایل به ورود به میدان های وسیع بشر برای کشف دانستنی ها و افکندن نور علم و وادی مجهولات و صاحب فکر، از جنبه رفتاری نیز آدمی منضبط و قانون شناس، آیا میشود چنین موجودی را تربیت کرد؟ البته که میشود!
سلائق شخصی بنده نیست، مسائل و آموزش و پرورش، مسائل زیادی است. بنده هم در سال های گوناگون به مناسبت دیدار معلمین مطالبی را گفته ام و گاهی در دیدار شورای عالی انقلاب فرهنگی و گاهی در دیدار با وزرای آموزش و پرورش نکاتی را گفته ام که سلائق شخصی بنده نیست و همه این ها تقریبا بدون استثنا پشتوانه ی کار کارشناسی دارد و کسانی که دست اندرکار آموزش و پرورش هستند، این هارا تأیید کرده اند، حالا خوشبختانه می بینیم در این گزارشها به آن اشاره می کنند که بعضی از این کارها را شروع کرده اند یا پیشرفت کرده اند یا اقدام کرده اند؛ هرچند خوب است، لکن به این اندازه ها نمیشود اکتفا کرد، ما به یک کار عمیق در آموزش و پرورش احتیاج داریم
شکل جدید آموزش و پرورش ما سوغاتی بود، وارداتی بود، اهدافی پشت سرش بود، خب، ما سالها هم به این شکل عمل کردیم. بلاخره اگر خودی هم بود، اگر از درون برآمده و جوشیده هم بود، بعد از سال ها انسان به یک مشکلی برخورد میکند؛ لذا یک نوسازی لازم است. یک تحول بنیادی یک کار لازم است. اگر میخواهیم یک تحول بنیادی در آموزش و پرورش انجام بگیرد؛ یعنی این پولی که شما خرج میکنید، این وقتی که شما میگذارید، این همه معلمی که شما در سراسر کشور به مدارس و سراغ دانش آموز میفرستید، اگر بخواهیم این چندبرابر اثر کند و به شکل بهینه از آن بهره برداری شود، باید این تحول صورت بگیرد.این تحول به برنامه ریزی احتیاج دارد.
در زمینه نظام آموزشی، از جمله کارهائی که باید انجام بگیرد، این است که جوری نظام آموزشی باید طراحی بشود که جوان ما به تحقیق، طلبکاری در تعمیق علم و دانش علاقمند بشود. حفظ محوری، غلط است. بارها در جلسات به مناسبت مسائل فرهنگی، افراد دلسوز میگویند که ما این نظام قدیمی <<حافظه پروری>> را تبدیل کنیم به نظام های پیشرفته به روز دنیا. الان در دنیا نظام های جدیدی برای آموزش کودکان، نوجوانان، جوانان، چه در دوره دبیرستان، چه در دوره دانشگاه به وجود آمده است. بلاخره ما بایستی از یک مقطعی شروع کنیم و این شیوه ی قدیمی شصت سال پیش را که همچنان حاکم بر کشور است، تبدیل و تصحیح کنیم.<حافظه>
آموزش و پرورش جمهوری اسلامی ایران، باید انسان های شریف،دانا، با استعدادهای جوشان دارای ابتکار، اخلاق نیک انسانی، شجاعت و قوت خطر پذیری در میدان های جدید، بدون هیچ گونه عقده خودکم بینی یا خود برتری، دلداده به خدای متعال و متکی به قدرت الهی و دارای توکل کامل، صبور، بردبار و حلیم، انسان های خوشبین و امیدوار تربیت کنند
اگر معلم، دانا، دلسوز، اهل فکر اهل ابتکار باشد، چنانچه آن کتابی که درس می دهد ناقص هم باشد، او مطلب را تکمیل میکند. ولی اگر معلم ، ناتوان، نا امید، بی انگیزه و بی حوصله باشد و برای از سر وا کردن تدریس کند، آن وقت اگر کتاب هم خوب باشد معلوم نیست چیز درستی گیر دانش آموز بیاید. پس معلمین عزیز نقش دارند.
دستگاه ها باید به این مجموعه بزرگ و مهم با این چشم نگاه کنند که فردای ما متوقف به امروز آموزش و پرورش است، هرچه اینجا سرمایه گذاری شود، مسلماّ بازده آن در زمان و وقت خود، به مراتب بیش از آن مقداری که سرمایه گذاری مادی و معنوی شده، ارزش خواهد داشت.کشور ما به یک آموزش و پرورش خوب نیاز دارد، چرا؟ چون کاری که این ملت به عهده گرفته و شروع کرده کار بزرگی است
پرورش اگر از آموزش مهمتر نباشد، کمتر نیست. آن لوح سفید و آماده ای که ذهن کودک و دانش آموز ماست، فقط با خط خطی کردن و عدد و رقم روی او نوشت، درست نمیشود؛ ساختن لازم دارد. این ساختن، پرورش است. باید به مسئله پرورش و جریان پرورش به هر شکلی که آن را بتوانند انجام دهند در کتاب درسی ، در انتخاب معلم، در تربیت معلم، در خود سازماندهی، گسترش کمی آموزش و پرورش، امروز در درجه اول اولویت نیست؛ گسترش کیفی مهم است. نیاز ها براورده شود. آن مقداری که نیاز به معلم و نیاز به مدرسه هست، تامین شود. درجه اول، گسترش کیفی باشد؛ بالا بردن ارتقاء رتبه معلمان از لحاظ آمادگی، تجربه، دانش، فرهنگ؛ این چیزهایی است که در آموزش و پرورش مهم است.
خب مشخص است، نوجوان یا کودکی که در مقابل معلم در کلاس درس نشسته است، در اختیار شماست با سخن خود، با منش خود، با رفتار خود، میتوانید به او اعتماد به نفس بدهید؛ امید بدهید؛ او را روانه میدان های عمل کنید؛ به او روح دیانت را آنچنان که شایسته اوست، تزریق کنید؛ از او انسانی زیرک، پر تلاش، اجتماعی، علاقه مند به مصالح جمع و جامعه بسازید و به وجود بیاورید؛ روح ابتکار را در او زنده کنید،بله معلم فرزانه ما میتواند در همان محدوده کلاس خود این کار را انجام دهد؛ این وظیفه همگانی و عمومی معلمان است. البته معلم برای این که بتواند همه این کارها را انجام دهد، احساس میکند نیازمند راهنمائی روشن بینان، متفکران جامعه و متخصصان تعلیم و تربیت است و این نیاز به وجود آورنده محصول است. وقتی از سوی معلمین این نیاز احساس شد، بلافاصله به دستگاه مولده کشور منعکس میشود و آنچه مورد نیاز است، تولید می شود. ما تا احساس نیاز نکنیم، تا سوال نکنیم، تا نخواهیم، آن محصول مورد نیاز تولید نخواهد شد.
کارهای زیادی انجام گرفته، در این دنیای پر تلاطم و پر آشوب، ملت ایران توانسته وزانت خود وقار، سکینه و آرامش خود را حفظ کند، امروز فرصت همین است که بپردازیم به این کارهای مهم سند باید اجرائی شود، باید پیش برود، باید به مرحله عمل برسد؛ شجاعت، اقدام و ابتکار و خوشفکری لازم دارد تا تحول عمیقی در نظام آموزش و پرورش شکل بگیرد.
تحول در نظام آموزش و پرورش با هدف ارتقاء آن بر اساس نیازها و اولویت های کشور در سه حوزه:
دانش -- مهارت و تربیت -- افزاریش سلامت روحی و جسمی دانش آموزان
باید صورت بگیرد
ثبت کلمه عبور خود را فراموش کردهاید؟ لطفا شماره همراه یا آدرس ایمیل خودتان را وارد کنید. شما به زودی یک ایمیل یا اس ام اس برای ایجاد کلمه عبور جدید، دریافت خواهید کرد.
کد دریافتی را وارد نمایید.